برجام ، کلید "معمای زندانی"
علی قهاری *
حاصل تأمل در سیاق برجام ، مرور بر اتفاقات رخ داده شده و تطبیق برجام با این وقایع ، به این صحبت منتهی می شود که"برجام"را برای پیاده نمودن "نظم"در دورانی نوشته اند که در آن زندگی می کنیم .
مکانیسمی است "غایت گرا"که اجرای تعهدِ آن ، "با ارزش"بودنش را در طی زمان به اثبات می رساند .
حال این سئوال به ذهن متبادر است که ، مبنای تعهد به این "دیپلماسی حقوقی"چیست ؟ منفعت است یا ارزش ؟
از دیدگاه فلسفی ، دو مکتب در راستای اهداف حقوق بین الملل وجود دارد : آرمان گرایان و واقع گرایان .
واقع گرایان ( رئالیست ها ) از نحوۀ توزیع قدرت و منافع ملی سخن می گویند و آرمان گرایان ( ایدآلیست ها ) از هنجار ها و ارزش ها . به نظر آرمان گرایان ، در نگرش "قدرت"، منافع ملی در مدتی کوتاه تامین خواهد شد ، حال آنکه در نگرش "ارزش"می توان همکاری و صلح و آرامش را در سطح بین المللی پیش برد و این خود در نهایت به سود همه دولت هاست .
از نظر قاضی روزالین هیگینز ، در جهان مرتبط با نظم حقوقی ، جهانی شدن به این معنی است که یک منفعتِ کاملاً گسترده در حقوق بین الملل وجود دارد . [1] اما پیگیری منافع ملی ، در حالت تک بعدی ، مسائلی را به همراه خواهد داشت . بنا بر "نظریه بازی"، زمانی که کنشگران در نظام بین المللی ، در برابر راه حل های مختلف ، گزینه ای را انتخاب می کنند تا فقط منافع خود را تامین نمایند ، ولو به ضرر کنشگری دیگر ، به نقطۀ صفر
می رسند ، بازی متوقف می شود و کنشگران در وضعیت معماگونه ای زندانی می گردند . تنها راه خروج از این وضعیت "معمای زندانی" ، همکاری است . رئالیست ها (واقع گرایان) ، "انگیزۀ"این همکاری را تامین منافع ملی می دانند ، اما ایده آلیست ها (آرمان گرایان) ، خروج کنشگران از وضعیت معماگونه ای زندانی را در ارزش ها و هنجارها می بینند .
حقوق بین الملل از ارزشها و هنجار هایی است که برای تنظیم روابط بین دولت ها ایجاد شده است . ارزش ها و هنجارهایی که در اصل بوسیلۀ اَعمال دولت ها ، در قالب عرف ، بوجود آمدند . "ارزش ها"، معیارهای قضاوت ما در بارۀ کنش های بشری اند و همچنین مهم ترین بخش از جامعۀ جهانی را تشکیل می دهند. بخشی که هم به عنوان تعیین کنندۀ هدف ها هستند و هم به عنوان راهنمای رفتار اعضای یک جامعه عمل می کنند . ارزش های مشترک ، بدلیل احساس تعلق به یک گروه (جامعه جهانی) ، پایۀ وحدت ، همبستگی و نظم اجتماعی و یکی از مهم ترین مولفه های هویت اشخاص محسوب می شوند . ایجاد مجموعه قواعدی با ارزش های مشترک ، همانند "برجام"، انگیزۀ تبعیت از حقوق بین الملل را افزایش می دهد .
"برجام"، به روندی اصلی در حل اختلافات بین المللی ، علی الخصوص کشورهای منطقه ، آنهم تقریباً در همۀ زمینه ها، تبدیل شده است .اما اهمیت برجام برای ما بیشتر به دلیل اهمیت موضوعِ سرمایه گذاری ها و تجارت بین المللی است .در تجارت و سرمایه گذاری های بین المللی ، هدف ، برقراری ارتباط در این عصر ارتباطات است . ارتباطی از نوع همکاری برای رسیدن به صلحی پایدار .
امانوئل کانت در بخش دوم از رساله صلح پایدار خود ( اصول قطعی و دستوری برای صلح پایدار بین ملت ها ) ، با طرح این مساله که"حقوق جهان میهنی محدود است به مهمان نوازی و دوستی جهانی"، یکی از راه های رسیدن به صلح پایدار را "تجارت آزاد"بیان نمود . و موفقیت در "تجارت آزاد"را در گرو ثبَات جهانی. اتحادیه اروپا ، گات ، سازمان تجارت جهانی و ...... مهر تاییدی است بر نظریۀ صلح پایدار کانت . [2]
در نظام بین المللی ، برای رسیدن به ثبَات جهان همکاری ، همواره ، حرف اول را خواهد زد. در غیاب همکاری، تعاملی رخ نخواهد داد و همگان زندانیِ عدم همکاری خود خواهند شد ."برجام"،کلید"معمای زندانی"است. مکانیسمی بالقوه ، که با ارزش نهادن بر آن و به بهای پیگیری آن ، به بالفعل تبدیل می شود .
در دنیای امروز ، فارغ از افکار وستفالیایی ، که حقوق بین الملل را نوید دهندۀ سعادت جامعه بشری می دانند و نه صرفاً تضمین کنندۀ حاکمیت دولت ها ، با خارج شدن نقش دولت ها به عنوان بازیگران انحصاری ، نظام های حل و فصل اختلافات نیز از چاچوب کلاسیک آن خارج شده اند . البته نقدهایی که به برجام می شود را می بایست به حساب استقبال و جزو نقاط مثبت آن به شمار آورد که به ثَبات برجام کمک خواهد کرد .
"برجام"ابزاری است برای میل به مهمترین ارزش مشترک بشریت ، یعنی"صلح پایدار"، آن هم با توسل به همکاری و همبستگی .
* - دانشجوی دکترای حقوق بین الملل دانشگاه آزاد – واحد ساری
[1] - هیگینز ، روزالین ،1383، دیوان بین المللی دادگستری ، دیوان دادگستری اروپایی و یکپارچگی حقوق بین الملل ، ترجمه دکتر علی قاسمی ،
دیدگاه های حقوقی ، شماره 31 - 30
[2] - تسون ، فرناندو، 1394، فلسفه حقوق بین الملل ، ترجمه محبی ، محسن ، تهران ، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش